-->-->-->
-->-->-->
-->-->-->
مكانات سايت
-->-->-->
هر کی دیده قاطی کرده.شما چطور؟
دیگه نیست...به خداوندی خدا حلالش نمیکنم......
برچسب : هر کی دیده قاطی کرده,شما چطور؟, نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 525
نوشتنم را بهانه ای نیست
جز گفتن اینکه...
بعد از "تو" به هیچ "اویی"
اجازه "ما" شدن نمی دهم
دیگه نیست...به خداوندی خدا حلالش نمیکنم......
برچسب : حالم خوب است, نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 548
غریبه بود
عادت شد
عشق شد
هستی شد
روزگار شد
خسته شد
بی وفا شد
دور شد
بیگانه شد
حسرت شد
فراموش نشد
فراموش نشد
فراموش نشد
دیگه نیست...به خداوندی خدا حلالش نمیکنم......
برچسب : نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 521
یه روزی ...
یه حلقه ای خریدن ، برای تعهد !!!
حلقه اش موند
و
آدمش نموند ...
دیگه نیست...به خداوندی خدا حلالش نمیکنم......
برچسب : نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 491
نظر فراموش نشه !
برچسب : ايستگاه قطار, نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 534
این پست را سکـــوت می کــــنم .... "تــو" بنویــــــس .... از دلتنگـــی هــــایت... از دردهـــــایت... از حرفهــــایت ... از هـــــــر چه دلـــت می گــــــــــوید ... بنــــــویس برایــــــــم... ________________________________ منتظر حرفاتون هستــــم ...
برچسب : حرفاتون, نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 553
دخترك گل فروش شيشه تمام ماشينا رو زده بود
هيچي گيرش نيومده بود ، الا نگاه هاي تحقير آميز
نگاش به اونور خيابون افتاد
خانمي كه اونور خيابون ايستاده بود رو ديد
راننده ها هي ميگفتن : خانم چند ؟
دخترك تو دلش گفت : آخه اون خانم گل هم نميفروشه !!
از اون روز همش منتظر اينه كه بزرگ بشه !!
برچسب : گل فروش, نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 550
نه
هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند
و
فکر می کنم این ترنم موزون حزن
تا ابد شنیده خواهد شد
نه
وصل ممکن نیست !!!
همیشه فاصله ای هست...
دیگه نیست...به خداوندی خدا حلالش نمیکنم......
برچسب : نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 565
این عید و نمی خوام
من عیدی ندارم
این عید واسه من روز عذابه
عیدم مث هر روز، هر روز مث دیروز
من حال دلـــــم خیــــلــی خـــرابــــه...
برچسب : نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 537
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت
چون رمیدن های آهو ناز کردن های او
دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت
کهنه ای بودم برای دست های این و آن
هرکسی مارا به نوعی دستمالی کرد و رفت
ابرهم در بارشش قصد فداکاری نداشت
عقده در دل داشت روی خاک خالی کردو رفت
دیگه نیست...به خداوندی خدا حلالش نمیکنم......
برچسب : نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 534