-->-->-->
-->-->-->
-->-->-->
مكانات سايت
-->-->-->
در دلم آرزوی آمدنت می میرد،
رفته ای اینک، امّا، آیا بــــــاز می گردی؟!
چه تمنای محالی دارم ....
خنده ام می گیرد!
++ زیر چشم آرزوهایم کبود شده ... سیلی محکمی بود باور بی وفایی اش.
++ راه میروم و شهر زیر پاهایم تمام میشود! تو هیچ کجا نیستی...
++ ای کاش، نبودنت را هم با خودت برده بودی!
دیگه نیست...به خداوندی خدا حلالش نمیکنم......
برچسب : نویسنده : جاوید... javid47 بازدید : 467